[آیریلیق...]
تکیه زدهام به چارچوب در تراس و شهر عروس شده را خیره نگاه میکنم. برف نه به شدت شب پیش ولی هنوز میبارد. نرم و بی هیاهو.
آه...چه کار عبثی است توصیف کردن، چه کار بیهودهای.
[آیریلیق...]
صدایش توی گوشم میپیچد، محسن میگفت معناش یعنی جدایی، ناله عاشقی است از هجران.
[آیریلیق...]
سرما میپیچد توی سینهام. سرفه امانم نمیدهد. چه کار عبثی است نالیدن عاشق از هجران دلبر وقتی عاشق صدایش هم بیرون نمیآید.
[آیریلیق...
آیریلیق...]
سرما رفته توی جانم، باید فکری به حالش کرد.
- يكشنبه ۸ بهمن ۹۶