هزار و یک غزل عاشقانه مهریهات
هزار مرتبه این شاعرانه مهریهات
جنون لیلی و مجنون، قصیدههای نزار
به هر زبانی و در هر زمانه مهریهات
از ابتدای جهان هر که عاشقانه سرود
از ابتدای جهان هر ترانه مهریهات
نه این که شعر و تغزل به وزن و قافیه ها
زبان مردم اگر عامیانه، مهریهات
هر آنچه واژه که رنگی ز عاشقی دارد
تمامشان همه دانه به دانه مهریه ات
هر آنچه خانه در آن بوی عشق میآید
هر آنچه خانه و هر آشیانه، مهریهات
چنارهای پر از مرغ عشقهای شلوغ،
و گرمی دلشان، لانه لانه مهریهات
هر آنچه سبز، چه رضوان و چه قدوم ربیع
جنان و جان و جهان جوانه مهریهات
هزار و یک غزل عاشقانه چیزی نیست،
بخواه؛ زندگیم بیبهانه مهریات
[شاید این هم تکمیل شد؛)/ خب انگار این هم شد:)]
[به قول حسین منزوی؛ شهربانوی وجودم باش و کابین تو؟ بستان/ اینک، اقلیم دل من، بیکران بیکرانه]
- شنبه ۲۳ دی ۹۶