نود و هشتم

بعد از مدت ها امشب بالاخره یه فیلم دیدم، هرچند تمام فیلم عذاب وجدان اینکه «هی پسر کلی کار داری» یه لحظه ولم نکرد، اما خب بدم نبود، یه فانتزی تقریبا خوب که شاید اسکار امسال رو هم ببره. اما خب اینا به کنار، میخواستم فقط دیالوگ سکانس آخر فیلم رو برات بنویسم و بس:)


.Unable to perceive the shape of You

.I find You all around me

,Your presence fills my eyes with Your love

It humbles my heart, For You are everywhere


[نود و سوم]

[حس می‌کنم کمی فشل شدم، اما باید باز محکمتر ادامه بدم. البته فعلا باید این برنامه خوابمو دوباره تنظیم کنم:(]