هشتاد و پنجم

بعضی وقتها فکر می‌کنی دیگر دلت از این مچاله تر نخواهد شد، اما خب حقیقت این است که باز یک زمان دیگر همین حس را تجربه می‌کنی. گویا دل آدم برای دلتنگ تر شدن هیچ حدی ندارد.


[بیستم]

[و آنقدر طی سالها خویشتن داری کرده بود که از خویش به سطوح آید]