چهارصد و بیست و یکم

ناخودآگاه می‌ترسم مثل هربار سراغ عکس‌ها، سراغ...
میترسم خیالت کنم و خیال هم گویا از هراس من می‌ترسید، از ذهنم پر میکشی و تنها به فکرنکردنت فکر می‌کنم.