سیصد و سوم

در راستای اینکه از صبح داره بارون می‌آد امام صادق از جدش روایت میکنه:

"باران که شروع می شد، زیر باران می ایستاد، تا آنجا که لباسش خیسِ خیس می‌شد و آب از محاسن و رویش می‌چکید.

کسی به عجله گفت: ای امیر به سرپناهی بروید!

همانطور که لبخند به لب داشت جواب داد: این آبی است که از نزدیکی‌های عرش آمده..."


[البته حدیث از کافیه، جلد هشتم، صفحه دویست و چهل که یکم ترجمشو دست کاری کردم]

[پاشیم بریم زیر بارون:)]

[سیصدم]