دوبست و نود و نهم

در راستای نامگذاری های عجیب و غریب دانشگاه ما، به این خیابان پوشیده از کاج های بلند، کوچه نامزدی می‌گن و خب روایت های مختلفی درباره این نامگذاری وجود داره که بماند:)

ولی از همه اینها که بگذریم، امروز بعد از بارون اینجا اینقدر دلبرانه شده بود که آدم دوست داشت به جای عبور ازش توش هی بیاد و برگرده، بیاد و برگرده...


[سرعت هم بیشتر از ۳۰تا ممنوعه:)]