آمدم صرفا چند جملهای با خانوم حرف بزنم و برگردم، البته دلتنگ هم بودم، مدت ها بود فرصت نشده بود بیایم قم. اما خب بیشتر برای همان چند جمله آمدم. برای اینکه یک گوشه بایستم و سرم را به سنگ های مرمر سرد تکیه بدهم و زیر لب حرفهام را پشت هم قطار کنم. برای همین زمزمه آمدم.
حالا هم سرم را پایین می اندازم و برمیگردم...
[سلام تو را هم رساندم، بی آنکه بگویی سلامم را برسان:)]
- پنجشنبه ۱۰ اسفند ۹۶