صد و هفتم

بعد از آنهمه اصول خواندن یک چند صفحه‌ای از قاف نیاز بود تا جان کمی روشن شود و روح تر و تازه، این شد که ساعتی به خلوتی دلنشین گذشت با متن استوار و لذیذ یاسین حجازی و سیره دلنشین نبی. و خب قطعا تو را از هرچه من دارم سهمی است، حتی این خلوت مختصر، حال آنکه قسمتی از کتاب مرا یاد نخود و آذر هم انداخت؛ پس با خود گفتم نقل سیره نبی که خالی از لطف نیست حال آنکه به دل‌بر نیز هست، پس برکتش دو چندان:)


"و رسول روی اسبان و چارپایان خویش به کنار آستین پاک کردی و در بعضی اوقات به گوشه ردا پاک کردی و کوزه و آبشخور فراچسبانیدی تا گربه از آن آب خوردی و برنداشتی تا گربه سیراب گشتی."


[حالا غرب بیاید منشور حمایت از حقوق حیوانات تنظیم کند:/ زرشک!]